حسن تو همیشه در فزون باد رویت همه ساله لاله گون باد اندر سر ما خیال عشقت هر روز که باد در فزون باد هر سرو که در چمن درآید در خدمت قامتت نگون باد چشمی که نه فتنهٔ تو باشد چون گوهر اشک غرق خون باد چشم تو ز …
ادامه نوشته »غزل شماره 106 ديوان حافظ – تنت بناز طبیبان نیازمند مباد
تنت بناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزردهٔ گزند مباد سلامت همه آفاق در سلامت تست بهیچ عارضه شخص تو دردمند مباد جمال صورت و معنی ز امن صحّت تست که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد درین چمن چو درآید خزان بیغمائی رهش بسرو سهی قامت بلند مباد در …
ادامه نوشته »غزل شماره 87 ديوان حافظ:حسنت به اتّفاق ملاحت جهان گرفت
حسنت باتّفاق ملاحت جهان گرفت آری باتّفاق جهان میتوان گرفت افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع شکر خدا که سرّ دلش در زبان گرفت زین آتش نهفته که در سینهٔ منست خورشید شعلهایست که در آسمان گرفت میخواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست از غیرت صبا …
ادامه نوشته »غزل شماره 64 ديوان حافظ:اگرچه عرض هنر پیش یار بیادبی است
اگرچه عرض هنر پیش یار بیادبی است زبان خموش ولیکن دهان پر از عربی است پری نهفته رخ و دیو در کرشمهٔ حسن بسوخت دیده ز حیرت که این چه بوالعجبی است درین چمن گل بیخار کس نچید آری چراغ مصطفوی با شرار بولهبی است سبب مپرس که چرخ از …
ادامه نوشته »غزل شماره 50 ديوان حافظ:بدام زلف تو دل مبتلای خویشتن است
بدام زلف تو دل مبتلای خویشتن است بکش بغمزه که اینش سزای خویشتن است
ادامه نوشته »غزل شماره 46 ديوان حافظ:گل در بر و می در کف و معشوق بکامست
گل در بر و می در کف و معشوق بکامست سلطان جهانم بچنین روز غلامست
ادامه نوشته »غزل شماره 37 ديوان حافظ: بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
بیا که قصر امل سخت سست بنیادست بیار باده که بنیاد عمر بر بادست
ادامه نوشته »ديوان حافظ- زلفت هزار دل بیکی تاره مو ببست
زلفت هزار دل بیکی تاره مو ببست راه هزار چارهگر از چار سو ببست
ادامه نوشته »ديوان حافظ- ما را ز خیال تو چه پروای شرابست
ما را ز خیال تو چه پروای شرابست خم گو سر خود گیر که خمخانه خرابست
ادامه نوشته »ديوان حافظ- به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
بجان خواجه و حق قدیم و عهد درست که مونس دم صبحم دعای دولت تست
ادامه نوشته »