ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما آب روی خوبی از چاه زنخدان شما عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده بازگردد یا برآید چیست فرمان شما کس بدور نرگست طرفی نبست از عافیت به که نفروشند مستوری بمستان شما بخت خوابآلود ما بیدار خواهد شد مگر زآنکه …
ادامه نوشته »ديوان حافظ- رونق عهد شباب است دگر بستان را
رونق عهد شبابست دگر بستان را میرسد مژدهٔ گُل بلبل خوش الحان را ای صبا گر بجوانان چمن بازرسی خدمت ما برسان سرو و گُل و ریحان را گر چنین جلوه کند مغبچهٔ باده فروش خاکروب در میخانه کنم مژگان را ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان …
ادامه نوشته »ديوان حافظ- ساقیا برخیز و در ده جام را
ساقیا برخیز و درده جام را خاک بر سر کن غم ایّام را ساغر می بر کفم نه تا ز بر برکشم این دلق ازرق فام را گر چه بدنامیست نزد عاقلان ما نمیخواهیم ننگ و نام را باده درده چند ازین باد غرور خاک بر سر نفس نافرجام را …
ادامه نوشته »ديوان حافظ- صوفی بیا که آینه صافیست جام را
صوفی بیا که آینه صافیست جام را تا بنگری صفای می لعل فام را راز درون پرده ز رندان مست پرس کاین حال نیست زاهد عالی مقام را عنقا شکار کس نشود دام بازچین کانجا همیشه باد بدستست دام را در بزم دور یک دو قدح درکش و برو یعنی …
ادامه نوشته »ديوان حافظ- به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را که بشکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
ادامه نوشته »ديوان حافظ-دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
ادامه نوشته »ديوان حافظ- صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر بکوه و بیابان تو دادهٔ ما را
ادامه نوشته »ديوان حافظ- اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را بخال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
ادامه نوشته »ديوان حافظ- صلاح کار کجا و من خراب کجا
صلاح کار کجا و من خراب کجا ببین تفاوت ره کز کجاست تا بکجا
ادامه نوشته »ديوان حافظ-الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
الا یا ایهّا الساقی اَدِر کاَساً و ناوِلها که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها
ادامه نوشته »