صبا اگر گذری افتدت بکشور دوست بیار نفحهٔ از گیسوی معنبر دوست بجان او که بشکرانه جان برافشانم اگر بسوی من اری پیامی از بر دوست و گر چنانکه دران حضرتت نباشد بار برای دیده بیاور غباری از در دوست من گدا و تمنّای وصل او هیهات مگر بخواب ببینم …
ادامه نوشته »