دی پیر می فروش که ذکرش بخیر باد گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد گفتم بباد میدهدم باده نام و ننگ گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست از بهر این معامله غمگین مباش و …
ادامه نوشته »غزل شماره 90 ديوان حافظ:ای هدهد صبا به سبا میفرستمت
ای هدهد صبا به سبا میفرستمت بنگر که از کجا بکجا میفرستمت حیفست طایری چو تو در خاکدان غم زاینجا بآشیان وفا میفرستمت در راه عشق مرحلهٔ قرب و بعد نیست میبینمت عیان و دعا میفرستمت هر صبح و شام قافلهٔ از دعای خیر در صحبت شمال و صبا میفرستمت …
ادامه نوشته »